عضویت عضویت در سایت

تماس تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با budget

budget

اسم

US /ˈbʌʤət/

budgets

(اسم) بودجه - on a (tight/small/shoestring/limited) budget پول زیادی نداشتن، با پول کم (مثال آخر) - to balance the budget جبران یا جلوگیری از کسری بودجه

Congress voted more funds for the defense budget.

کنگره (به) منابع بیشتری برای بودجه دفاعی رای داد.

cut/reduce/increase/raise a budget

کم کردن/کم کردن/ افزایش دادن/افزایش دادن بودجه

over/under/on budget

بیش از مقدار بودجه/کمتر از مقدار بودجه/طبق بودجه

We're still within budget.

ما در هزینه کردن خودمان هنوز به سقف بودجه نرسیدیم.

He started her business on a small budget.

او با پول کمی کارش را آغاز کرد.

budget

فعل

budgets; budgeted; budgeting

(فعل) بودجه در نظر گرفتن – پول را به صورت برنامه ریزی شده خرج کردن یا ذخیره کردن – استفاده اقتصادی کردن از وقت خود یا از فرصت خود

Over $40 million has been budgeted for scientific researches.

بیش از 40 میلیون بودجه برای تحقیقات علمی در نظر گرفته شده است.

budget

صفت

(صفت) به صرفه، ارزان (cheap)

budget flights

پرواز های ارزان

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها