معنی application به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) درخواست رسمی و به صورت متن برای گرفتن یک شغل یا ورودی به دانشگاه و غیره (سه مثال اول) – یک نرم افزار رایانه ای (مثال چهارم) – استفاده، بکارگیری (دو مثال آخر)
I filled in the application form and sent it off.
من فرم درخواست را پر کردم و آن را فرستادم.
His application for membership was rejected.
درخواست او برای عضویت لغو شد.
They submitted an application to the council to build two houses.
آن ها برای ساختن دو خانه به شهرداری درخواست دادند.
a database application
یک نرم افزار دیتابیس
the application of this research in the treatment of cancer
استفاده از این تحقیق در درمان سرطان
بکارگیری سخت گیرانه این قانون
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) اراده لازم برای انجام کار سخت یا فرسایشی (مثال اول) – زدن یا مالیدن چیزی مانند رنگ یا خامه یا کِرِم و غیره روی یک سطح یا یک لایه از رنگ و غیره (مثال دوم)