koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با weather

weather

اسم

US /ˈwɛðɚ/

weathers

(اسم) آب و هوا، شرایط جوی - the weather همچنین به معنی گزارش هواشناسی در تلویزیون یا رادیو و غیره است - keep a weather eye on کسی یا چیزی را به دقت تحت نظر داشتن - make heavy weather of با چیزی به طریقی برخورد کردن و بحث کردن درباره آن که مهم تر یا پیچیده تر از واقعیت باشد - under the weather کمی مریض بودن (مثال سوم)

I always wear gloves in cold weather.

من همیشه در هوای سرد دستکش میپوشم.

to listen to the weather

گوش دادن به هواشناسی

You look a bit under the weather.

تو کمی مریض ب نظر می رسی.

weather

فعل

weathers; weathered; weathering

(فعل) توسط نور خورشید یا باد یا باران یا برف و یا سایر پدیده های جوی دچار فرسایش یا رنگ رفتگی و غیره شدن (مثال اول) – از یک موقعیت دشوار سالم بیرون آمدن (مثال دوم) – weathered (صفت) فرسوده شده، مستهلک – weathering (اسم) فرسایش

This rock has been weathered and eroded.

این سخره مستهلک و فرسوده شده است.

She weathered a few professional setbacks this year.

او امسال از چند شکست حرفه ای موفق بیرون آمد. (توانست دوام بیاورد)

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها