koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با thinking

thinking

اسم

US /ˈθɪŋkɪŋ/

(اسم) تفکر، فکر، اندیشه – نظر، قضاوت (مثال سوم)

I feel that his thinking is changed as the war progressed.

احساس می کنم اندیشه او با پیشرفت جنگ تغییر کرده است.

I’ve done some serious thinking about our partnership.

من به صورت جدی در خصوص رابطه کاری ما فکر کرده ام.

Well, to my way of thinking, you should done it again.

خوب، به نظر من تو باید دوباره آن کار را انجام دهی.

thinking

صفت

(صفت) عاقل، متفکر

He seemed to be a thinking man.

او به نظر، آدم متفکری می نمود.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها