koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با stable

stable

صفت

US /ˈsteɪbəl/

stabler; stablest

(صفت) در حالت یا شرایط خوب و پایدار (دو مثال اول) – پابرجا، از نظر فیزیکی غیر قابل جابجایی بودن یا به سختی جابجا شدن (مثال سوم) – (در مورد یک فرد) آرام و منطقی (مثال آخر)

She is now in a stable condition in hospital.

او اکنون در شرایط خوب و پایداری در بیمارستان به سر می برد. (شرایط او در بیمارستان، اکنون پایدار است.)

a stable relationship

یک رابطه خوب و پایدار

That ladder didn't seem very stable.

آن نردبان، چندان مستحکم به نظر نمی رسید.

She wasn't looked a very stable person.

او چندان آدم آرام و منطقی به نظر نمی رسید.

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) ساختار شیمیایی یا حالت فیزیکی که به راحتی تغییر نمی کند

stable

اسم

stables

(اسم) استبل یا محل نگهداری اسب – گروهی از اسب های مسابقه که متعلق به یک نفر هستند یا یک مربی دارند – گروهی از افراد مانند بازیگر یا نویسنده و غیره که برای یک نفر یا شرکت کار می کنند یا تحت آموزش یک نفر یا یک شرکت هستند (مثال دوم)

a horse stable

استبل اسب

actors from the same stable

بازیگران زیر مجموعه یک شرکت (یا کارگزار)

stable

فعل

stables; stabled; stabling

(فعل) یک اسب را به استبل بردن، یک اسب را در استبل نگهداری کردن

They must be stabled and fed.

این اسب ها باید به استبل برده شده و غذا داده شوند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها