koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با melt

melt

فعل

US /ˈmɛlt/

melts; melted; melting

(فعل) ذوب کردن، آب کردن – کم کم ناپدید شدن یا از بین رفتن (دو مثال آخر)

melting ice

یخ در حال ذوب شدن

The sun was hot and melted the snow.

آفتاب داغ بود و برف را آب کرد.

The tension in the room began to melt.

تنش در اتاق کم کم از بین رفت.

Opposition to the government melted away.

مخالفت با دولت کم کم از بین رفت.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) احساسی شدن - melt down ذوب کردن (مثال دوم) - melt into something ناپدید شدن با ترکیب شدن در چیزی یا با تبدیل شدن به چیزی (مثال سوم)

It would have melted your heart to see her lying in that hospital bed.

دیدن او که روی تخت بیمارستان دراز کشیده، قلب تو را آب می کند.

a lot of the gold was melted down

طلاهای زیادی ذوب شد

She melted into the crowd.

او در جمعیت محو شد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها