برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با melt + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با melt
(فعل) ذوب کردن، آب کردن – کم کم ناپدید شدن یا از بین رفتن (دو مثال آخر)
melting ice
یخ در حال ذوب شدن
The sun was hot and melted the snow.
آفتاب داغ بود و برف را آب کرد.
The tension in the room began to melt.
تنش در اتاق کم کم از بین رفت.
Opposition to the government melted away.
مخالفت با دولت کم کم از بین رفت.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) احساسی شدن - melt down ذوب کردن (مثال دوم) - melt into something ناپدید شدن با ترکیب شدن در چیزی یا با تبدیل شدن به چیزی (مثال سوم)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: