koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با least

least

صفت

US /ˈliːst/

(صفت) کمترین

I try to spend the least time possible in the kitchen.

من سعی می کنم کمترین زمان ممکن را در آشپزخانه سپری کنم.

least

اسم

(اسم) the least حداقل چیزی، کمترین – at (the) (very) least حداقل

That's the least of my problems.

آن کمترین مشکل من است.

It'll take a year, at the very least.

این حداقل یک سال زمان می برد.

I was tired and hungry, but at least I was free.

من خسته و گرسنه بودم ولی حداقل آزاد بودم.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) not (in) the least اصلا (دو مثال اول) - to say the least برای ایجاد تاکید بیشتر در جمله

That joke was not in the least funny.

آن جک اصلا خنده دار نبود.

He didn't enjoy it in the least.

او اصلا از آن لذت نبرد.

I was surprised, to say the least.

من خیلی تعجب کردم.

least

قید

(قید) به کمترین میزان

Who was the least at fault in the case?

چه کسی کمترین تقصیر را در این پرونده داشت؟

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها