koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با iron

iron

اسم

US /ˈajɚn/

irons

(اسم) آهن – اتو – irons زنجیر دور یک اسیر یا زندانی (مثال سوم) - iron in the fire چیزی که کسی دارد روی آن کار میکند - pump iron وزنه زدن برای تناسب اندام - strike while the iron is hot تا فرصت هست کاری را انجام دادن

Iron rusts easily.

آهنگ به راحتی زنگ می زند.

a steam iron

یک اتو بخار

to clap/put the prisoner in irons

به زندانی زنجیر بستن

iron

صفت

(صفت) آهنی - rule with an iron fist/hand دیکتاتوروار جامعه ای را اداره کردن

an iron fence

یک فنس آهنی

iron

فعل

irons; ironed; ironing

(فعل) اتو کردن - iron out الف: چین و چروک روی لباس را با اتو برداشتن ب: راه حلی پیدا کردن، چیزی را درست کردن یا تعمیر کردن (مثال دوم)

I have to iron this skirt.

من باید این دامن را اتو کنم.

They're trying to iron things out.

آن ها در تلاشند تا اوضاع را سامان دهند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها