koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با encounter

encounter

فعل

US /ɪnˈkaʊntɚ/

encounters; encountered; encountering

(فعل) ناخواسته با کسی ملاقات کردن، مواجه شدن

She was the most remarkable woman he had ever encountered.

او فوق العاده ترین زنی بود که تا کنون به آن برخورد کرده بود.

He was shocked by the hostility he encountered.

او از خصومتی که با آن مواجه شده بود در شُک بود.

I had never encountered such resistance before.

تاکنون با چنین مقاومتی روبرو نشده بودم.

encounter

اسم

encounters

(اسم) رویارویی، مواجهه

My first encounter with death was when Abraham died.

اولین مواجهه (برخورد) من با مرگ زمانی بود که ابراهیم درگذشت.

Three of them were killed in the subsequent encounter with the police.

در رویارویی بعدی با پلیس سه نفر از آنها کشته شدند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها