برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با supply + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با supply
(اسم) مقداری از چیزی که برای استفاده در دسترس است (موجودی – دو مثال اول) – supplies همچنین به معنی: غذا و چیزهای ضروری زندگی (مثال سوم) – منبع یا محل تامین چیزی (مثال چهارم) – عرضه چیزی (دو مثال آخر)
موجودی غذای کشور
Gasoline was in short supply after the war.
بنزین بعد از جنگ کمیاب بود. (موجودی بنزین بعد از جنگ کم بود.)
The refugees are urgently in need of food and medical supplies.
پناهندگان به صورت ضروری نیازمند غذا و اقلام دارویی هستند.
Someone has turned off the electricity supply.
یک نفر منبع برق را خاموش کرده است.
the supply of goods and services
عرضه کالا و خدمات
supply and demand
عرضه و تقاضا
supply
فعل
supplies; supplied; supplying
(فعل) تامین کردن - be well/poorly/generously supplied with something داشتن چیزی به مقدار زیاد یا کم و غیره
Electricity for the project was supplied by the city.
برق پروژه توسط شهرداری تامین می شود. (the city همچنین به معنی شهرداری است)
Make sure the workers are supplied with enough building materials.
مطمئن شو که کارگرها با مقدار کافی از مصالح ساختمانی تامین می شوند. (به اندازه کافی مصالح در اختیارشان قرار گیرد)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: