برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با production + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با production
(اسم) یک اثر یا فیلم یا هر محصول هنری (مثال اول) – تولید یک محصول – تولید چیزی به عنوان یک روند طبیعی (مثال آخر)
The director wants her in his next production.
این کارگردان او را در فیلم بعدی خود می خواهد.
mass production
تولید عمده (تولید انبوه)
The airplane is out of production.
این هواپیما از تولید خارج است. (دیگر تولید نمیشود)
oil production
تولید نفت
Several things can interfere with the body's natural production of melatonin.
موارد مختلفی می توانند در تولید طبیعی ملاتونین بدن اختلال ایجاد کنند.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) on/upon (the) production of something وقتی شما چیزی را نشان می دهید
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: