معنی beef به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) گوشت گاو – شکایت، گله (مثال دوم) - عضلات
beef
فعل
beefs; beefed; beefing
(فعل) شکایت کردن، گله کردن (مثال اول) - beef up کیفیت یا وزن یا نیرو یا شدت را به چیزی اضافه کردن یا اعمال کردن (مثال دوم)
They’re always beefing about something.
آن ها همیشه از چیزی گله دارند.
The company has plans to beef up its production.
شرکت برنامه دارد تا محصولاتش را بهتر کند.