koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با permit

permit

فعل

US /pɚˈmɪt/

permits; permitted; permitting

(فعل) اجازه دادن، مجاز بودن

Playing loud music in a car is not permitted.

پخش کردن موسیقی بلند در ماشین مجاز نیست.

My parents didn't permit me to marry to Sara.

والدین من به من اجازه ندادند تا با سارا ازدواج کنم.

If time permits, we like to see your painting.

اگر زمان اجازه دهد دوست داریم نقاشی شما را ببینیم.

permit

اسم

US /ˈpɚˌmɪt/

permits

(اسم) مجوز رسمی

A permit is required for fishing in this golf.

برای ماهیگیری در این خلیج مجوز نیاز است.

Hunters are required to obtain a permit.

شکارچیان باید مجوز بگیرند.

to apply for a permit

درخواست مجوز دادن

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها