koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با immediate

immediate

صفت

US /ɪˈmiːdijət/

(صفت) فوری، بدون وقفه – نزدیک – مهم کنونی، مهم حال حاضر

to take immediate action

اقدام فوری اتخاذ کردن

The danger is not immediate.

خطر نزدیک نیست.

There are three schools in the immediate area.

سه مدرسه در این نزدیکی وجود دارد.

Our immediate concern is to provide aid to the victims.

نگرانی مهم کنونی ما کمک تهیه کردن برای قربانیان است.

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) بدون واسطه، مستقیم – دیوار به دیوار

Hospital visits are limited to immediate family.

ملاقات های بیمارستان محدود به خانواده بدون واسطه است. (پدر، مادر، برادر، خواهر، زن یا شوهر و بچه ها)

an immediate neighbor

یک همسایه دیوار به دیوار

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها