koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با float

float

فعل

US /ˈfloʊt/

floats; floated; floating

(فعل) شناور بودن یا شناور شدن – در آب یا هوا حرکت کردن یا معلق بودن – ترتیب قرض گرفتن را دادن

An empty bottle will float on water.

یک بطری خالی روی آب شناور می ماند.

dust floating through the air

خاکِ در حال حرکت در میان هوا

Could you float me a loan?

می توانید ترتیب یک وام را برایم بدهید؟

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) آزاد کردن نرخ ارز توسط دولت – فروختن سهام یک شرکت در بازار

float a currency

آزاد کردن نرخ یک ارز

The company was floated on the stock market in 2014.

سهام این شرکت در سال 2014 در بازار سرمایه فروخته شد.

float

اسم

floats

(اسم) پولی که دست متصدی فروش یک فروشگاه و غیره است تا پول درشت مردم را خورد کند یا اضافه پول آن ها را به آن ها پس دهد – وسیله ارابه مانند با سطحی صاف که در جشن ها و فستیوال ها تزیین می کنند و آن را به حرکت در می آورند – توپ یا چوب پنبه ای که هنگام ماهیگیری روی آب میماند و به ماهیگیر خبر میدهد که ماهی در قلاب گیر کرده است – وسیله ای صاف که روی آب میماند و برای یاد دادن نحوه شنا کردن به کسی از آن استفاده میشود به این صورت که یاد گیرنده روی آن دراز کشیده و دست و پا زدن را تمرین میکند – هر وسیله ای که داخل آن باد وجود دارد و روی سطح آب شناور میماند و با آن بازی میشود – یک (هر) نوشیدنی که روی آب بستنی باشد

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها