برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با explode + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با explode
(فعل) منفجر شدن یا منفجر کردن – زیر خنده زدن یا زیر گریه زدن یا ناگهان عصبانی یا خطرناک زدن (مثال دوم) – به سرعت یا با شدت رشد کردن یا گسترش یافتن
Black holes are left behind by exploding stars called supernovas.
چاله های سیاه رنگی که از انفجار ستاره باقی می ماند را ابرنواختر کی می نامند.
Suddenly Charles exploded with rage.
چالز ناگهان از خشم منفجر شد.
The population is exploding in that part of the world.
آلودگی به شدت در این بخش از زمین در حال رشد است. (در حال گسترش است)
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) ثابت کردن یا نشان دادن نادرستی چیزی
She hopes that this book will explode myths about poverty and intelligence.
او امیدوار است که این کتاب افسانه های مربوط به فقر و هوش را رد کند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: