koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با exercise

exercise

اسم

US /ˈɛksɚˌsaɪz/

exercises

(اسم) ورزش، تمرین

Diet and exercise are equally important.

رژیم غذایی و ورزش به یک اندازه اهمیت دارند.

The military exercises will involve several thousand soldiers.

تمرینات نظامی شامل چندین هزار سرباز خواهد بود.

The book has exercises at the end of every chapter.

این کتاب در پایان هر بخش تمرین دارد.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) استفاده از قدرت یا مهارت یا حق و غیره

to limit the exercise of political power

محدود کردن استفاده از قدرت سیاسی

exercise

فعل

exercises; exercised; exercising

(فعل) تمرین کردن – به کار گرفتن، استفاده کردن

She goes to the gym to exercise every evening.

او به باشگاه می رود تا هر شب تمرین کند.

She has been reluctant to exercise her authority.

او تمایلی به استفاده کردن از قدرتش ندارد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها