معنی attend به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(فعل) شرکت کردن در یک مراسم یا رویداد و غیره، حضور به هم رساندن (مثال اول) – به صورت مرتب به کلاس درس یا جایی رفتن (مثال دوم) – کمک کردن یا مراقبت کردن از کسی مانند یک بیمار (مثال سوم)
His family were not invited to attend.
از خانواده او برای حضور یافتن دعوت نشد.
Our children attend the same school.
بچه های ما به یک مدرسه می روند.
This scene is familiar to some mental health care workers as they attend to trauma victims.
این صحنه از فیلم برای برخی کارکنان بحش مراقبت های روانی آشنا است چون آن ها از قربانیان تورما مراقبت میکنند.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) همراه یا ملازم کسی بودن (مثال اول) - attend to الف: به کار یا مسئله ای پرداختن ب: کمک کردن، توجه کردن، رسیدگی کردن (مثال دوم)
She's attended by several assistants.
او توسط چندین خدمتکار همراهی میشود.
A nurse attended to his needs constantly.
یک پرستار مرتبا به نیاز های او رسیدگی میکند.