برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با announce
ترجمه و جمله با announce
(فعل) گفتن، اعلام کردن چیزی یا گفتن مطلبی به صورت رسمی و عمومی (چهار مثال اول) – گفتن اینکه چیزی یا کسی رسیده است یا آماده است یا حاضر است (مثال پنجم) – اعلام کاندیداتوری کردن – گزارش کردن یک مسابقه از رادیو یا تلویزیون (مثال آخر)
to announce the engagement
اعلام کردن نامزدی
We haven't announced our pregnancy to anyone yet—you're the first to know!
ما هنوز به کسی درباره بارداری نگفته ایم. تو اولین نفری هستی که میدانی.
announce the guests
نام میهمانان را گفتن
The government will announce its decision to the public next week.
دولت تصمیم خود را هفته بعد به همه اعلام می کند.
She announced dinner.
او گفت شام حاضر است.
Do you know who's going to announce tonight's game?
آیا میدانی مسابقه امشب را چه کسی گزارش میکند؟
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: