برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با throat
ترجمه و جمله با throat
(اسم) گلو، حلق (لوله ای در جلوی گردن که غذا و هوا از طریق آن منتقل می شود) - have a frog in your throat به دلیل خشک بودن گلو نمی توانید درست حرف بزنید (مثال سوم) - a lump in your throat بغضی در گلو (lump -- / ˈlʌmp /) - force/ram/shove (something) down someone's throat چیزی مانند یک عقیده را به خورد کسی دادن (مثال چهارم) - jump down someone's throat با عصبانیت پاسخ کسی را دادن
a sore throat
گلو درد
He cleared his throat.
او گلوی خود را صاف کرد. (صدای گرفته خود را مثلا با صرفه زدن صاف کرد)
I can't speech right now. I have frog in my throat. Please give me some water.
من الان نمی توانم سخنرانی کنم. گلویم خشک شده است. لطفاً کمی آب به من بدهید.
She was always forcing her opinions down his throat.
او همیشه نظرات خود را به خورد او می داد. (او را مجبور می کرد نظراتش را بپذیرد)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: