koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با row

row

اسم

US /ˈroʊ/

rows

(اسم) صفی از مردم یا چیزها یا حیوانات که کنار هم قرار دارند، ردیف – ردیف صندلی ها در یک سالن یا ورزشگاه (مثال دوم) - in a row پشت سر هم (مثال سوم) – Row خیابان یا جاده - a tough/hard row to hoe برای اینکه بگویید موقعیت یا شرایط خاصی دشوار است (مثال چهارم) – قایق رانی – یک دعوا یا بحث با صدای بلند، صدای گوش خراش

a row of house

ردیفی از خانه ها

We sat in the front row.

ما در ردیف جلویی نشستیم.

We’ve won seven games in a row.

ما هفت مسابقه را پشت سر هم بردیم.

a house at 236 Larch Row

خانه ای در خیابان لارچ 236

They have a hard row to hoe.

آن ها در شرایط دشواری بودند. (موقعیت دشواری داشتند – hoe -- / hoʊ /)

row

فعل

rows; rowed; rowing

(فعل) پارو زدن، یک قایق را با پارو زدن حرکت دادن (نه با موتور – دو مثال اول) – با صدای بلند بحث کردن

The boatman refused to row him back.

قایق ران از برگرداندن او با قایق خودداری کرد.

He rowed as quickly as he could to the shore.

او با تمام توانش به سمت ساحل پارو زد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها