koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با north

north

اسم

US /ˈnoɚθ/

(اسم) شمال – the north یا the North شمال یک کشور یا منطقه - the North در آمریکا، گروهی از ایالت ها بودند که برای اتحاد آمریکا جنگیدند

Which way is north?

کدام طرف شمال است؟

I grew up in the North.

من در شمال بزرگ شدم.

north

صفت

(صفت) شمال

North Iran

شمال ایران

a cold north wind

باد سر شمال (از طرف شمال)

north

قید

(قید) به شمال، به سمت شمال - north of something بیشتر از چیزی یا بالاتر از چیزی - up north در یا به سمت شمالی ترین بخش یک کشور یا منطقه

The birds fly north in summer.

این پرندگان در تابستان به سمت شمال پرواز می کنند.

Chicago is four hours north of Indianapolis.

شیکاگو 4 ساعت بالاتر از ایندیاناپلیس است.

temperatures north of 35°C

دمای بالاتر از 35 درجه

They’ve moved up north.

آنها به شمال نقل مکان کردند.

I spent a few days up north.

من چند روز را در شمال گذراندم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها