برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با history + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با history
(اسم) تاریخ – چیزی که به طور مکرر در دوره تکرار می شود - make history تاریخ سازی کردن - go down in history به عنوان یک فرد یا یک رویداد مهم در تاریخ خواهد ماند
I’m taking a course in American history.
من در حال گذراندن دوره ای درباره تاریخ آمریکا هستم.
من در دانشگاه، تاریخ می خوانم.
Her discoveries have earned her a place in history
کشفیات او برایش جایگاهی در تاریخ به ارمغان آورد. (نامش در تاریخ ثبت شد)
Our family has a history of diabetes.
خانواده ما پیشنه ای (سابقه) از قند خون دارد.
The prisoner has a history of violence.
این زندانی سابقه ای در خشونت دارد. (یک یا چند بار اقدام خشونت آمیز در گذشته انجام داده است.)
They made history by discovering the structure of DNA.
آن ها با کشف ساختار دی ان ای تاریخ سازی کردند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: