koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با clutch

clutch

فعل

US /ˈklʌtʃ/

clutches; clutched; clutching

(فعل) چیزی را محکم با دست نگه داشتن – به صورت ناگهانی چیزی یا کسی را از ترس، درد یا احساس خطر گرفتن (مثال دوم) - be clutching at straws به هر دری زدن برای کاری

The child clutched his mother's hand firmly.

آن کودک دست مادرش را محکم گرفته بود.

She collapsed, clutching her stomach.

او درحالی که شکم خود را گرفته بود به زمین افتاد.

clutch

اسم

clutches

(اسم) پدال کلاچ در یک وسیله نقلیه (مثال اول) - somebody’s clutches قدرت یا نفوذی که کسی دارد - clutch of something گروه کوچکی از چیزهای شبیه به هم (مخصوصا گروهی از تخم هایی که توسط یک پرنده در یک زمان گذاشته میشود – مثال دوم و سوم) – چنگال کسی یا چیزی (مثال آخر)

Let the clutch out smoothly.

کلاچ را به آرامی رها کن.

a clutch of eggs

گروهی از تخم هایی که توسط یک پرنده در یک زمان گذاشته میشود

a clutch of buildings

گروهی از ساختمان ها

She struggled to escape his clutches.

او سعی کرد از چنگال آن مرد بگریزد.

clutch

صفت

(صفت) بسیار مهم، حیاتی – خیلی خوب

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها