koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با bracket

bracket

اسم

US /ˈbrækət/

brackets

(اسم) یک وسیله چوبی یا پلاستیکی یا فلزی که معمولا L شکل یا بازو مانند است که به کمک میخ یا پیچ روی دیوار نصب میشود و از آن برای ایجاد یک طاقچه و غیره استفاده میشود (مثال اول) - income/tax/age etc bracket یک مقدار مشخصی از درآمد یا مالیات یا یک رده سنی مشخص و ... (مثال دوم و سوم) – پرانتز یا کروشه (چهار نوع براکت وجود دارد: الف: علامت [] square brackets یا کروشه مربعی که وقتی در ریاضیات از براکت صحبت میکنیم منظور همین کروشه مربعی یا همان نماد جزء صحیح است ب: علامت〈〉 angle brackets یا کروشه های زاویه دار ج: () پرانتز د: {} یا Curly brackets یا آکولاد)

The shelf is held up with two brackets.

این طاقچه به وسیله دو تا بازو نگه داشته میشود.

the highest tax bracket

بالاترین مقدار مالیات

A school teacher is not in the high income bracket.

یک معلم مدرسه، در گروه درآمدی رده بالا قرار ندارد.

bracket

فعل

brackets; bracketed; bracketing

(فعل) داخل پرانتز یا براکت قرار دادن – بین چیزی قرار گرفتن – دو نفر یا دو چیز را به دلیل ارتباط یا شباهت در یک گروه قرار دادن (مثال دوم)

I've bracketed the parts of the text that could be omitted.

من بخش هایی از این متن که میتوان حذف کرد را داخل پرانتز قرار داده ام. (دورش را پرانتز گرفته ام)

The problems were bracketed together.

این مشکلات در یک گروه قرار گرفتند. (به هم مرتبط هستند)

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها