معنی active به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(صفت) فعال (چهار مثال اول) – دارای یا سببِ یک واکنش شیمیایی (مثال آخر)
He’s over 90, but is still very active.
او بیش از 90 سال سن دارد ولی هنوز خیلی فعال است. (خانه نشین نیست)
mentally active
فعال از نظر ذهنی
We are active members of the council.
ما اعضای فعال شورا هستیم. (خیلی کار میکنیم)
She was on active duty for two years.
او دو سال خدمت فعال داشت. (دو سال را تقریبا کامل در ارتش بوده است)
nicotine, the active ingredient in tobacco
نیکوتین، ماده فعال در تنباکو
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) فعل یا جمله معلوم (مثال اول) – actively (قید) به صورت فعال، به صورت مستمر (مثال دوم)