معنی فارسی و جمله با sugar

ترجمه و جمله با sugar

sugar

اسم

US /ˈʃʊgɚ/

sugars

(اسم) شکر (مثال اول) – قند خون (مثال دوم) – قند یا شیرینی موجود در مواد (مثال سوم)

Do you take sugar in your coffee?

آیا شما قهوه خود را با شکر میل می کنید؟

His sugar is very high.

قند خون او خیلی بالا است.

Fruit juices contain natural sugars.

آب میوه ها دارای قند طبیعی هستند.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) صدا زدن کسی که بسیار او را دوست دارید (مثال اول)

Hi, sugar, did you have a good day at school?

سلام قندم، روز خوبی در مدرسه داشتی؟

sugar

فعل

sugars; sugared; sugaring

(فعل) شکر ریختن یا اضافه کردن (مثال اول) - sugar the pill موقعیت ناخوشایندی را قابل تحمل تر کردن (مثال دوم) – sugared (صفت) شیرین شده

Did you sugar my coffee?

آیا درون قهوه من شکر ریختی؟

A few words of praise help to sugar the pill of criticism.

چند کلمه تعریف و تمجید به تحمل پذیر کردن انتقاد کمک می کند.

منابع:

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: