koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با lock

lock

اسم

US /ˈlɑːk/

locks

(اسم) قفل (سه مثال اول) – آب بند متحرک در یک کانال که آب را به صورت خاصی در بخش های مختلف جاری می کند (مثال چهارم) – بخشی از مو که به هم پیچیده شده یا آویزان است (طُره مو یا کاکل)

He turned the key in the lock.

او کلید را در قفل چرخاند.

a bicycle lock

یک قفل دوچرخه

a security lock on the computer

قفل امنیتی روی کامپیوتر

There was a lock every quarter of a mile.

در هر مایل، چهار آب بند وجود داشت.

She pushed back a lock of hair.

او کاکل مو را به عقب انداخت.

lock

فعل

locks; locked; locking

(فعل) قفل کردن

Did you lock the car?

در را قفل کردی؟

My computer is locked and I've forgotten my login info.

کامپیوتر من قفل شده است و من اطلاعات ورودم را گم کرده ام.

They were locked in each other's arms.

آن ها در آغوش هم قفل شده بودند. (محکم یکدیگر را بغل کرده بودند)

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها