koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با equal

equal

صفت

US /ˈiːkwəl/

(صفت) مساوی در مقدار یا تعداد – اهمیت یا حق یا رفتار برابر

Divide the class into equal groups.

کلاس را به گروه های مساوی تقسیم کنید.

equal rights

حقوق برابر

equal

اسم

equals

(اسم) برابر

In this country, we’re all equals with the same rights.

در این کشور، ما همگی با حقوقی یکسان، برابر هستیم.

An interview should be a conversation between equals.

یک مصاحبه باید گفتگویی بین افراد برابر با هم باشد.

equal

فعل

equals; در آمریکایی equaled ,یا عمدتا در بریتیش equalled; در آمریکایی equaling ,یا عمدتا در بریتیش equalling

(فعل) برابر بودن، برابر شدن – منتج شدن (مثال سوم)

His salary equals mine.

حقوق او با من برابر است.

Nothing can ever equal that experience.

هیچ چیز هرگز نمی تواند با آن تجربه برابری کند.

More knowledge equals less prejudice.

دانش بیشتر به کاهش تعصب منتج می شود.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها