برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با contribute
ترجمه و جمله با contribute
(فعل) کمک کردن به صورت مشارکت کردن (نه به صورت فردی بلکه در قالب یک گروه) – نوشتن برای یک روزنامه یا مجله (مثال سوم) – contributing (صفت) مشارکت کننده، دخیل (مثال آخر) – contributor (اسم) الف: نویسنده ب: شرکت کننده، مشارکت کننده
Her family has contributed $50,000 to the fund.
خانواده او 50 هزار دلار به این صندوق کمک کرده اند.
We're trying to raise money for a new school, and we're hoping that everyone will contribute
ما در تلاشیم تا برای مدرسه جدید پول جمع کنیم و امیدواریم که همگی مشارکت خواهند کرد.
She contributes to several magazines.
او برای چندین مجله می نویسد.
a contributing factor to/in sth
یک عامل دخیل در چیزی
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: