koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با factor

factor

اسم

US /ˈfæktɚ/

factors

(اسم) فاکتور (حقیقت یا موقعیتی که روی نتیجه اثر می گذارد) – فاکتور در ریاضیات (مثال دوم)

The result will depend on a number of different factors.

نتیجه به تعدادی فاکتور مختلف بستگی خواهد داشت.

1, 2, 3, 4, 6 and 12 are the factors of 12.

1 و 2 و 3 و 4 و 6 و 12 فاکتورهای 12 هستند (12 به همه این اعداد بخش پذیر یا قابل تقسیم است).

factor

فعل

factors; factored; factoring

(فعل) factor in/into چیزی را در نظر گرفتن (مثال اول) – factor out فاکتور گرفتن، در نظر نگرفتن

Remember to factor in inflation when you are planning the project.

حواست باشد که وقتی داری این پروژه را طرح ریزی میکنی، تورّم را در نظر بگیری.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها