koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با transition

transition

اسم

US /trænˈzɪʃən/

transitions

(اسم) تغییر، گذار، فرایندی که در حال حالت یا شرایط چیزی تغییر می کند – تغییر جنسیت (مثال سوم)

a five-year transition period

یک دوره گذار 5 ساله

The industry is undergoing transition.

این صنعت در حال تغییر است.

He started gender transition treatment last year.

او فرایند پزشکی تغییر جنسیت را سال گذشته آغاز کرد.

transition

فعل

transitions; transitioned; transitioning

(فعل) تغییر دادن، دگرگون کردن

The country has begun transitioning from a military dictatorship to a budding democracy.

این کشور انتقال از یک دیکتاتوری نظامی به یک دموکراسی نوپا را آغاز کرده است.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها