برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با thread + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با thread
(اسم) نخ (دو مثال اول) – خط دراز و باریکی از چیزی مثل نور یا دود (مثال سوم) – ارتباط یا خط داستانی یک کتاب یا فیلم، ایده یا احساس یا چیزی که اجراء مختلفی چیزی را به هم مرتبط می کند (دو مثال آخر)
I’m looking for a needle and thread.
من دنبال سوزن و نخ هستم.
loose threads
نخ های نخ کش شده
a slender thread of smoke
خط باریکی از دود
a thread of spirituality in her work
رشته ای از معنویت در کار او
I found it hard to follow the thread of the conversation.
دنبال کردن دنباله این گفتگو سخت بود. (مباحث پخش و پلا بود)
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) رشته ای از پیام ها در کامپیوتر (مثال اول) – threads لباس – (مربوط به یک پیچ) خط برجسته دنباله داری که یک پیچ را میسازد - hang by a thread در وضعیت بسیار حساس و خطرناک - pick up the threads دوباره شروع کردن
How to publish a Tweet thread?
چطور یک رشته توئیت منتشر کنیم؟
thread
فعل
threads; threaded; threading
(فعل) نخ کردن (دو مثال اول) – عبور دادن چیزی مانند سیم یا طناب و غیره از داخل یک سوراخ و ... (مثال سوم) – حرکت کردن در یک باریکه (مثال آخر)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: