برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با occupy + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با occupy
(فعل) مستقر بودن یا زندگی کردن در جایی (مثال اول) – پر کردن یا در جایی بودن یا زمانی را به چیزی اختصاص دادن (مثال دوم و سوم) – مشغول کردن کسی (مثال چهارم)
They occupied the room next to ours.
آن ها در یک اتاق کنار اتاق ما مستقر شدند.
How do you occupy your time?
چطور وقت خود را پر می کنید؟
Family photos occupied almost the entire wall.
عکس های خانوادگی تقریبا همه دیوار را پر کرده بود.
He occupied himself doing routine office tasks.
او خود را با کارهای معمول اداره مشغول کرد.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) اشغال کردن جایی با زور (مثال اول) – شغل یا موقعیتی را داشتن (hold – مثال دوم)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: