برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با medium + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با medium
(صفت) متوسط – (در مورد گوشت) نیم پز
medium
اسم
mediums or media /ˈmiːdijə/
(اسم) راهی که اطلاعات و غیره به مردم می رسد (مدیوم – مثال اول) – چیزی که در اندازه متوسط است (مثال دوم) – وسیله کار یک هنرمند (مثال سوم) - رسانه یک هنرمند که با آن حرف خود را بیان می کند
The internet is the modern medium of communication.
اینترنت روش (مدیوم) امروزی برقراری ارتباط است. (جمع medium در این معنی media است)
I take a medium.
من سایز متوسط را بر می دارم. (جمع medium در این معنی mediums است)
Watercolor is her favorite medium.
آبرنگ وسیله مورد علاقه او است.
His favorite medium is painting.
رسانه مورد علاقه او نقاشی است. (یعنی با نقاشی حرف خود را به مخاطب می رساند)
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) وسیله – محیط (مثال دوم) - کسی که ارواح مردگان را احضار می کند
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: