koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با dismiss

dismiss

فعل

US /dɪsˈmɪs/

dismisses; dismissed; dismissing

(فعل) رد کردن یک تصمیم یا یک موضوع به دلیل اهمیت کم آن – مرخص کردن (مثال دوم) – اخراج کردن

Let’s not dismiss the idea without discussing it.

بیایید این ایده را بدون بحث درباره آن رد نکنیم.

The teacher dismissed the class early.

معلم، کلاس را زودتر مرخص کرد.

She claims she was unfairly dismissed from her post.

او مدعی است که غیر منصفانه از کارش عزل شده است.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها