koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با dawn

dawn

اسم

US /ˈdɑːn/

(اسم) هنگام فجر یا سپیده صبح - at the crack of dawn صبح خیلی زود - from dawn to dusk تمام طول روز – شروع چیزی (مثال دوم)

We woke at dawn.

ما سپیده صبح بیدار شدیم.

the dawn of a new era

آغاز یک عصر جدید

dawn

فعل

dawns; dawned; dawning

(فعل) شروع شدن روز (مثال اول) – آشکار شدن، قابل فهم شدن (مثال دوم) - dawn on برای اولین بار متوجه شدن (مثال سوم)

The day dawned fresh and clear after the storm.

آن روز، با هوای تازه و صاف، بعد از آن طوفان شروع شد. (روز با هوای تازه شروع شد)

The truth about her dawned.

حقیقت درباره او روشن شد.

It dawned on me that I had forgotten to pick up some milk.

متوجه شدم که فراموش کرده بودم کمی شیر بردارم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها