koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با cough

cough

فعل

US /ˈkɑːf/

coughs; coughed; coughing

(فعل) سرفه (دو مثال اول) - cough up الف: چیزی مانند خود را با سرفه بالا آوردن (مثال سوم) ب: پول یا اطلاعات را به کسی دادن به طوری که میلی به این کار ندارید (مثال چهارم) – (در ورزش) از دست دادن توپ یا موقعیت

The smoke made me cough.

آن دود باعث شد سرفه کنم.

The car engine coughed a few times, but wouldn't start.

موتور ماشین چند بار خفه زد ولی روشن نشد.

You must go to the doctor if you’re coughing up blood.

اگر خون بالا می آورید باید به دکتر بروید.

The police made the suspect cough up the names of his accomplices.

پلیس آن مظنون را مجبور کرد که نام همه همدستان خود را بگوید.

cough

اسم

coughs

(اسم) سرفه

a dry cough

سرفه خشک

smoker's cough

سرفه ناشی از سیگار کشیدن

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها