عضویت عضویت در سایت

تماس تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با comfort

comfort

اسم

US /ˈkʌmfɚt/

comforts

(اسم) دلخوشی، مایه تسلی (دو مثال اول) - too close for comfort یا too near for comfort زیادی نزدیک شدن (مثل یک خودرو) یا زیادی صمیمی شدن

He’s a great comfort to his mother.

او دلخوشی بزرگی برای مادرش است.

His words were of little comfort in the circumstances.

حرف های او کمی مایه تسلی در آن شرایط بود.

comfort

فعل

comforts; comforted; comforting

(فعل) دلداری دادن، تسلی دادن

I tried to comfort him, but it was no use.

من سعی کردن به او دلداری دهم ولی فایده ای نداشت.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها