برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با appoint + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با appoint
(فعل) منصوب کردن کسی برای یک مقام یا یک وظیفه – مرتب کردن یک اتاق یا جایی و قرار دادن اسباب و اثاثیه در آن (مثال دوم) – مقرر کردن (معمولا به صورت appointed به معنی مقرر شده یا تعیین شده – دو مثال آخر)
The decision to appoint Jim was almost unanimous.
تصمیم برای انتصاب جیم تقریبا با موافقت همه بود.
the hotel's beautifully appointed rooms
اتاق ها هتل که به زیبایی دکور شده اند
at the appointed time
در زمان مقرر شده
Their parents appointed a day in June for celebration.
والدین آن ها تاریخی را در ماه ژوئن برای جشن در نظر گرفتند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: