برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با thumb + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با thumb
(اسم) انگشت شست – انگشت شست یک دستکش و ... - all thumbs دست و پا چلفتی - rule of thumb روش تجربی برای کاری، به عنوان یک قائده کلی (مثال دوم) - stick/stand out like a sore thumb به شکل بدی جلب توجه کردن - twiddle your thumbs منتظر ماندن و وقت خود را تلف کردن - under someone's thumb تحت تاثیر یا کنترل کسی (مثال آخر)
a baby sucking its thumb
کودکی که انگشت شست خود را میمکد
As a rule of thumb, drink a glass of water or pure fruit juice every hour you are travelling.
طبق تجربه و به عنوان یک قائده کلی، هنگام مسافرت در هر ساعت یک لیوان آب یا آب میوه خالص بنوشید.
Judges are under the thumb of the bureaucracy.
قضات تحت تاثیر بوروکراسی هستند.
thumb
فعل
thumbs; thumbed; thumbing
(فعل) thumb a ride انگشت شست خود را در کنار جاده بالا بردن و درخواست تاکسی کردن – thumb your nose at sb/sth مسخره کردن یا توهین کردن به کسی با قرار دادن نوک انگشت شست خود روی بینی و حرکت دادن سایر انگشتان - thumb through صفحات یک کتاب یا مجله و .. را تند تند ورق زدن
I’ll thumb a ride to get there if I have to.
اگر مجبور باشم، تاکسی میگیرم و به آنجا می آیم.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: