koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با itch

itch

فعل

US /ˈɪtʃ/

itches; itched; itching

(فعل) خارش داشتن روی پوست (مثال اول) – تمایل شدید به کار داشتن – itching (اسم) خارش

My feet really itches.

پاهای من خیلی خارش میکند.

He was itching for a fight.

تنش برای دعوا خارش میکرد. (خیلی دنبال دعوا بود)

itch

اسم

(اسم) خارش – میل شدید (مثال دوم) - scratch the/an itch برآورده کردن میل یا نیاز به چیزی

I have an itch on my back.

من در ناحیه کمر خارش دارم. (کمرم میخارد)

She has an itch to travel.

او میل شدیدی به مسافرت دارد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها