عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

top of the page

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و تحلیل dip

dip

فعل

US تلفظ صوتی/ˈdɪp/

dips; dipped; dipping

(فعل) فرو کردن چیزی در آب برای لحظه ای (مثال اول) – تمیز کردن و حشره کشی یک حیوان مثل گوسفند با انداختن آن درون یک ماده شیمایی – پایین رفتن از یک سطح (مثال دوم) - dip your headlights/lights نور پایین زدن یا کم کردن نور جلوی یک وسیله نقلیه

He dipped his toe into the pool to see how cold it was.

او انگشت پا خود را درون استخر فرو کرد تا ببیند که چقدر سرد است.

The sun dipped below the horizon.

خورشید از خط افق پایین رفت.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) dip a/your toe in (the water) با احتیاط کاری را آغاز کردن - dip into your pocket بخشی از پول خود را خرج کردن - dip into something الف: دست خود را در ظرفی فرو کردن برای بیرون آوردن چیزی (مثال اول) ب: بخشی یا بخش هایی از چیزی را خواندن یا تماشا کردن (مثال دوم) ج: بخشی از پول خود را خرج کردن

I dipped into my pocket for some coins.

من برای برداشتن کمی سکه دست در جیب خود کردم.

I have only had time to dip into the report.

من فقط اینقدر زمان داشتم تا بخش هایی از آن گزارش را بخوانم.

dip

اسم

dips

(اسم) شنا مختصر (مثال اول) – سس سرد و غلیظ یا مخلوط‌هایی مثل ماست و خیار که سبزی یا کلوچه یا چیزی را درون آن میزنیم و میخوریم (مثال دوم) – مایع ضد عفونی کننده (مثال سوم) – اُفت یا سراشیبی موقت (مثال چهارم) – بررسی مختصر چیزی – آدم دیوانه

a dip in the ocean

شنای مختصری در اقیانوس

potato chips and onion dip

چیپس سیب زمینی و سس پیاز

a silver dip

تمیزکننده سطوح نقره ای (مثل سرکه سفید)

There's a dip in the road just beyond the curve.

یک سراشیبی در جاده درست بعد از آن پیچ قرار دارد.

ارسال پستی کلیه آموزش‌های برق، دوربین مداربسته، دربازکن تصویری و صوتی و نور مخفی به صورت یکجا با تخفیف ویژه. برای اطلاع از شرایط از طریق روش های معرفی شده در این لینک پیام بدهید.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها