koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با delay

delay

اسم

US /dɪˈleɪ/

delays

(اسم) تاخیر

The holiday traffic is likely to cause long delays.

ترافیک تعطیلات احتمالا باعث تاخیر های طولانی شود.

delay

فعل

delays; delayed; delaying

(فعل) تاخیر داشتن، درنگ کردن

My flight was delayed.

پرواز من دچار تاخیر شد.

He delayed telling her the news, waiting for the right moment.

او در انتظار موقعیت مناسب، گفتن خبرها به او را به تاخیر انداخت.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها