برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با contemporary
ترجمه و جمله با contemporary
(صفت) معاصر، مربوط به سال های اخیر – معاصر، همزمان
contemporary literature/music
ادبیات / موسیقی معاصر
Most of the writers he was contemporary with were interested in the same subjects.
بسیاری از نویسندگانی که او با آن ها معاصر بود به موضوعات مشابهی علاقه داشتند.
contemporary
اسم
contemporaries
(اسم) کسی که هم سن کس دیگری است یا بوده یا در آن زمان زندگی میکرده
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: