معنی contemporary به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(صفت) معاصر، مربوط به سال های اخیر – معاصر، همزمان
contemporary literature/music
ادبیات / موسیقی معاصر
Most of the writers he was contemporary with were interested in the same subjects.
بسیاری از نویسندگانی که او با آن ها معاصر بود به موضوعات مشابهی علاقه داشتند.
contemporary
اسم
contemporaries
(اسم) کسی که هم سن کس دیگری است یا بوده یا در آن زمان زندگی میکرده