معنی coach به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) مربی – جای ارزان قیمتی در هواپیما، بلیط درجه دو – (در قطار) کابین درجه سه – دلیجان یا کالسکه که با اسب کشیده می شود – همچنین به معنی اتوبوس هم است
a basketball coach
یک مربی بسکتبال
an acting coach
یک مربی بازیگری
We were in coach on the flight to Seattle.
ما در پرواز به سمت سیاتل در قسمت ارزان قیمت هواپیما بودیم.
coach
فعل
coaches; coached; coaching
(فعل) آموزش دادن، تمرین دادن – coaching (اسم، صفت) مربی گری، مربی (مثال دوم)