معنی agency به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) یک کسب و کار یا شرکت یا یک نمایندگی (مثال اول) – آژانس، نمایندگی (مثال دوم) - through the agency of با استفاده از کمک یا خدمت کسی یا چیزی (مثال آخر)
an advertising agency
یک شرکت تبلیغاتی
news agency
آژانس خبری
a UN agency responsible for helping refugees
نمایندگی سازمان ملل برای کمک به پناهندگان
She obtained her position through the agency of an old friend.
او با کمک یک دوست قدیمی، جایگاهش را بدست آورد.