koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با absent

absent

صفت

US /ˈæbsənt/

(صفت) غایب (مثال اول) - absent without leave غایب غیر موجه (برای نبودش اجازه نگرفته است) – ناموجود (مثال دوم) – (همیشه قبل از اسم) از سر بی توجهی (مثال سوم)

Jim has been absent from school for two days now.

جیم الان دو روز است که از مدرسه غایب است.

a community in which morality is absent

جامعه ای که در آن اخلاقیات وجود ندارد

an absent nod

یک تکان دادن سر از سر بی توجهی (حواسش جای دیگری است – مثلا طرف در حال دیدن یک برنامه تلویزیونی مهم است و شما چیزی با او میگویید و او فقط به این خاطر که بگوید مثلا گوش داده، سری تکان می دهد)

absent

فعل

absents; absented; absenting

(فعل) دوری کردن از چیزی، نرفتن به جایی

She absented herself from the class.

او از رفتن به آن کلاس خودداری کرد.

absent

حرف اضافه

(حرف اضافه) بدون چیزی (without)

Without water, there would be no life on Earth.

بدون آب، حیاتی روی زمین نخواهد بود.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها