koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با rash

rash

اسم

US /ˈræʃ/

rashes

(اسم) جوش های قرمز رنگ روی پوست (دو مثال اول) – سلسله ای از اتفاقات بد که یک مدت کوتاهی رخ میدهد (مثال سوم) – rashness (اسم) عجله کردن

I have an itchy rash all over my chest.

تمام سینه ام پر از جوش های خارش دارد است.

a heat rash

جوش ناشی از گرما

a rash of robberies

مجموعه ای سرقت ها

rash

صفت

(صفت) عجولانه، تند، بی پروا

Please don't do anything rash.

لطفاً کار عجولانه نکن.

It was rash of you to make that promise.

عجله کردی که آن قول را دادی.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها