
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی necessity - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل necessity
(اسم) ضرورت، نیاز، چیزی که باید داشته باشید یا باید انجام دهید یا انجام شود
Is there any necessity to reply to his letter?
پاسخ دادن به نامه او ضرورتی دارد؟
There is absolutely no necessity for you to be involved.
اصلا نیازی نیست که شما دخالت کنید.
She questioned the necessity for the change.
او نیاز به ایجاد تغییر را زیر سوال برد.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) by necessity یا out of necessity بنا بر ضرورت یا نیاز (مثال اول) - of necessity بالاجبار، به ناچار
She only remained with the group out of necessity.
او فقط به دلیل ضرورت با آن گروه باقی ماند.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: